از زید شحام روایت شده است که با جماعتی از اهالی کوفه در خدمت امام صادق علیه السلام بودیم که جعفر بن عفان وارد شد. امام او را اکرام فرمود و نزدیک خود نشاند.
آن گاه فرمود:«ای جعفر، شنیده ام که تو در مرثیه حسین علیه السلام اشعار خوبی میگویی.»
جعفر عرض کرد:« بله، فدایت شوم.»
فرمود:« پس بخوان!»
جعفر شروع به مرثیه خوانی کرد و امام و حاضرین در مجلس گریستند.
آنگاه امام فرمود:« به خدا سوگند که فرشتگان مقرب خدا در این جا حاضر شدند و مرثیه ای را که برای حسین خواندی شنیدند و بیش از آنچه که ما گریستیم گریستند. خداوند یقیناً در همین ساعت، بهشت را با تمام نعمتهای آن برای تو واجب کرد و گناهانت را آمرزید. هر کس در مرثیه حسین علیه السلام شعری بگوید یا بگرید یا بگریاند، خداوند بهشت را به او واجب گرداند و او را بیامرزد.»

